چند تا شعر با حال

چند تا شعر با حال

 

 

روزي از عشق خودم را حلق آويز مي كنم و آخرين آرزوي من اين است در روي طناب اسم تو را حك كنم تا حداقل در مرگم فكر كنم هميشه در كنارت خواهم بود

-----------

در همه عالم گشتم و عاشق نشدم
تو چه بودي كه تو را ديدم و ديوانه شدم

-----------

گفتمش بي تو چه ميبايد کرد ؟ عکس رخساره ي ماهش را داد .. گفتمش همدم شبهايم کو ؟ تاري اززلف سياهش راداد .. وقت رفتن همه روميبوسيد به من ازدور نگاهش راداد .. يادگاري به همه داد و به من... انتظار سرراهش را داد ..!!

-----------

عشق شايد زود تو را عاشق و دلتنگ كند اما هرگز تو را سير نمي كند.

-----------

به غم كسي اسيرم كه ز من خبر ندارد
عجب از محبت من كه در او اثر ندارد

غلط است هر كه گويد دل به دل راه دارد
دل من ز غصه خون شد دل تو خبر ندارد

-----------

مراقب گرمای دلت باش تا کاری که زمستان با زمین کرد زندگی با دلت نکند.

گلهاي ياس تو باغچه غروبا بونه ميگيرن همشون يه عهدي بستن سر خاك تو بميرن

-----------

با چنان عشقی زندگی کن که حتی اگر بنا به تصادف در جهنم افتادی خود شيطان تو را به بهشت بازگرداند

-----------

کاش مي شد عشق را ابراز کرد يا که عشق را با سحر اغاز کرد لحظه به لحظه دم به دم ساعت به ساعت خواهمت گر خوشم يا نا خوشم در هر دو حالت خواهمت

-----------

اي نگاهت نخي از مخمل وابريشم.....چندوقتي است كه به تو ميانديشم
به تو اري به همان منظر دور......به همانسبز صميمي به همان باغ بلور

-----------

عاشقي را شرط اول ناله وفرياد نيست
تا کسي از جان
شيرين نگذرد فرهاد نيست
عاشقي مقدورهر عياش نيست
غم کشيدن صنعت نقاش نيست

به نقل از سایت www.mob.ir



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:

[ پنج شنبه 24 شهريور 1390برچسب:, ] [ 13:21 ] [ mahdi ] [ ]